آمریکا به یک قدرت رو به افول تبدیل شده است
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۳۴۹۳۶
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: آمریکا به یک قدرت رو به افول تبدیل شده است و تلاش های مذبوحانه استکبار جهانی علیه ملت ایران راه به جایی نخواهد برد.
به گزارش خبرگزاری برنا از کردستان؛ سردار محمد باقر ذولقدر روز جمعه در جمع راهپیمایان ۱۳ آبان در سنندج اظهار کرد: به یاد شهدای دانش آموز و شهدای یوم الله ۱۳ آبان سوگند یاد می کنیم در این روز بزرگ که از خون شهدا نمی گذریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: ۱۳ آبان تجلی نقاط عطف در تاریخ ملت ایران در مبارزه با استکبار جهانی و نماد استقلال طلبی ملت ایران است.
سردار ذوالقدر خاطرنشان کرد: در ۱۳ آبان ۴۲ امام خمینی به لایحه کاپیتولاسیون اعتراض کردند و منجر به تبعید ایشان شد و در سال ۵۷ نیز دانش آموزان مقابل دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شدند.
وی افزود: ۱۳ آبان سال ۵۸ نیز روز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بود و به ۲۵ سال سلطه آمریکا بر کشور پایان داد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار کرد: انقلاب اسلامی مردم ایران دو هدف و یک مقصد را دنبال می کرد که مبارزه با استبداد داخلی و مبارزه با استکبار خارجی اهداف این قیام و تشکیل نظام جمهوری اسلامی مقصد این قیام بود.
سردار ذوالقدر افزود: این اهداف و مقصد برخواسته از یک شناخت دقیق و شعور عمیق ملت ایران بود.
وی خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی ما را از ۱۵۰ سلطه خارجی ها رها کرد و هویت و استقلال را به ملت ایران ارزانی داشت.
سردار ذوالقدر اظهار کرد: آمریکا با افول انگلیس اقدام به کودتای ۳۲ مرداد در ایران کرد و برای ۲۵ سال بر مقدرات ملت ایران از جمله توطئه های آمریکا بود.
وی خاطرنشان کرد: غارت ثروت مردم ایران، ایجاد شبکه مخوف ساواک و سرکوب مردم، تخریب فرهنگ ایرانی اسلامی از جمله توطئه های آمریکا در کشورمان بود.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: دشمنی آمریکا پس از انقلاب هم ادامه یافت و هدفش براندازی نظام جمهوری اسلامی و بازگرداند تسلط خویش بر ایرانیان بود.
سردار ذوالقدر افزود: قطع رابطه سیاسی و اقتصادی و نظامی و عدم اجرای تعهدات به ملت ایران، برقراری شدیدترین تحریم ها از اولین روزهای انقلاب تاکنون، حمله نظامی مستقیم، تحریک و حمایت از رژیم بعث عراق، برنامه ریزی چند مرحله کودتا، پشتیبانی از گروهک های ضد انقلاب و تجزیه طلب، تلاش برای تجزیه بخش هایی از خاک ایران از جمله دیگر توطئه های آمریکا علیه مردم ایران بود.
وی خاطرنشان کرد: شلیک به هواپیمای مسافربری در خلیج فارس و به شهادت رساندن ۲۹۰ نفر از هموطنان ما، راه اندازی جنگ نرم رسانه ای علیه ملت ایران همگی با برنامه ریزی، حمایت و نقش آفرینی مستقیم آمریکا صورت گرفت که دلخراش تر از همه به شهادت رساندن سردار سلیمانی بود.
سردار ذوالقدر اظهار کرد: ملت ایران در مقابل آمریکا و نظام سلطه با الهام از ارزش های دینی و تجربه تاریخی خود به جای تسلیم و سازش راه ایستادگی و مقاومت را برگزیده است.
وی افزود: برخی از انقلاب در مقابله با آمریکا تسلیم شدند و راه سازش را برگزیدند و نتیجه اش نابودی آن ها بود.
سردار ذوالقدر تصریح کرد::بدون شک ایستادگی و مقاومت هزینه داشته است و این ایستادگی ایران را قدرتمند و شکست ناپذیر کرده است و امروز به بزرگترین قدرت منطقه و یکی از قدرت های جهان تبدیل شده است.
وی خاطرنشان کرد: ایران به یک کشور پیشرفته تبدیل شده است و در بسیاری از شاخص ها دوستان و دشمنان را انگشت به دهان کرده است.
سردار ذوالقدر اظهار داشت: استکبار جهانی حیثیت خود را در مقابل ملت ایران از دست داده است و به یک قدرت رو به افول تبدیل شده است.
وی خاطرنشان کرد: آنچه که در این چند هفته اخیر در ایران واقع شده بدون تردید آمریکا در آن نقش داشت و همین هم نشانه زوال و افول آمریکاست.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار کرد: این قدرت که رژیم ها را به براندازی تهدید می کرد امروز به زوال رسیده است.
سردار ذوالقدر افزود: به بهانه جان باختن یک دختر جوان در مرکز پلیس توطئه و فتنه ای بزرگ را علیه ملت ایران راه انداخت و بمباران دروغ و مطالب خلاف واقع کرد و ذهن مردم ایران را به سوی اهداف
وی خاطرنشان کرد: در طول چند هفته اول ۵۰۰ میلیون مطلب در فضای مجازی منتشر شد تا بر افکار ملت ایران تأثیر بگذارند و حوادث کوچک را بزرگنمایی کنند تا مردم را به اغتشاش و ناامنی سوق دهد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: باز هم از ملت ایران سیلی خورد و ملت ما دست رد به سینه دشمن زد و راه خود را از فتنه گران جدا کرد و امروز تنها شاهد شرارت تعدادی اراذل و اوباش هستیم که به زودی خاتمه پیدا می کنند و آرامش و امنیت به کشور باز خواهد آمد.
وی تصریح کرد: ملت ایران که برای نصرت دین الهی قیام کرده است و ایمان به خدا را سرلوحه کار خود قرار داده است بدون شک پیروز است.
انتهای پیام
آیا این خبر مفید بود؟ 0 0نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: کردستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۳۴۹۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افول تشکلهای دانشجویی، بدنه اجرایی کشور را تضعیف میکند
به گزارش خبرنگار گروه استانهای ایسکانیوز از اصفهان، افت محسوس پویایی تشکلهای دانشجویی ظرف سالهای اخیر، موضوعی است که بارها مورد اشاره تحلیلگران قرار گرفته و تلاش شده در این خصوص آسیبشناسی شود. فرید نادری دانشجوی دکتری مهندسی سازه در دانشگاه خواجه نصیر، از جمله فعالان باسابقه تشکلهای دانشجویی است که هم در دانشگاه آزاد و هم دانشگاههای دولتی، سابقه تحصیل و کنشگری دانشجویی داشته و بینش خوبی راجعبه فراز و فرود تشکلهای دانشجویی و چالشهای موجود در این حوزه دارد. وی انقطاع روند نسلسازی در تشکلها را ناشی از سیاستهای غلط مسئولان دانشگاهی و یکدستسازی تشکلها دانسته و بر لزوم حفظ استقلال این نهادها و احیای اصالت آنها تأکید دارد. این گفتوگوی تفصیلی را در ادامه میخوانید.
به عنوان سؤال نخست، چگونه وارد فضای کنشگری دانشجویی شدید و چه مسیری را پیمودید؟زمانی که من در سال ۱۳۹۴ وارد دانشگاه آزاد اصفهان شدم، اغلب دانشجویان دغدغههای سیاسی داشتند. بهخاطر همین، خود به خود من هم وارد این فضا شدم. البته، فعالیتهای سابق سیاسی در خانوادهام هم در این موضوع بیتأثیر نبود.
پس از مدتی برای اجرای برنامههای مختلف، در کنار «بسیج دانشجویی» مستقیماً با معاونت فرهنگی دانشگاه وارد همکاری شدم. این فعالیتها در نهایت زمینهساز حضورم در «تشکل سیاسی امیرالمؤمنین (ع)» که یکی از قدیمیترین تشکلهای دانشگاه آزاد در کشور بود، شد. پس از دو سال فعالیت و پیمودن سلسلهمراتب تشکیلاتی، دبیر این تشکل شدم و بعد از یک سال نیز در «شورای مرکزی اتحادیه تشکلهای اسلامی-سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی» مسئولیت پذیرفتم.
پس از ورود به تشکلهای سیاسی دانشگاه، چه برنامهای را دنبال کردید؟پس از حضور در تشکل امیرالمؤمنین (ع) متأسفانه شاهد حواشیای از جمله گرایشهای جناحی این تشکل بودم. به همین دلیل پس از راهیابی به شورای مرکزی تشکل با رأی دانشجویان و انتخاب شدن به عنوان دبیر تشکل، اولین گام، حذف وابستگیها بود.
این تشکل بهطور عمده، هدف تبیین و بسترسازی فضای سالم سیاسی برای کنشگری دانشجویی را دنبال میکرد. به همین دلیل، معمولاً هنگامی که کانونها و انجمنهای علمی خواهان برگزاری برنامههایی بودند که رویکرد فرهنگی-سیاسی و علمی-سیاسی داشت و آنها به دلیل مقررات قادر به ورود به مباحث سیاسی نبودند، این نوع برنامهها را بهطور مشترک با همراهی تشکل امیرالمؤمنین (ع) برگزار میکردیم و بُعد سیاسی برنامه را ما برعهده میگرفتیم. این نوع جلسات، به ما امکان تبیین مسائل روز سیاسی را با مشارکت دانشجویان عضو کانونها و انجمنهای علمی میداد.
آغاز یکدستسازی آیا آرمان یا هدفی در طول فعالیت داشتی که تحقق آن به چالش برخورده باشد؟به شخصه فرد آرمانگرایی نیستم که روند کاریام را مبتنی بر عقاید آرمانی جلو ببرم. برعکس، خود را واقعگرا میدانم و سعی میکنم تحلیلهایام هم مبتنی بر عملگرایی باشد به همین دلیل، تا آنجا که به عملکرد من بازمیگشت، تقریباً هیچ مشکلی نداشتیم و همه برنامهها بهخوبی اجرا میشد.
مشکلات از جایی شروع شد که پس از مدتی فعالیت، معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد تصمیم گرفت که با ایده حذف تشکلهای قدیمی و جایگزین کردنشان با تشکلهای جدید موافقت کند! تشکل اسلامی-سیاسی امیرالمؤمنین (ع) جزوی از همین تشکلهای قدیمی بود که با استراتژی جدید دانشگاه باید حذف میشد. اکثر تشکلهای قدیمی بعد از این جریانات، یا تغییر هویت دادند و یا اساساً منحل شدند.
پایان شناسنامهدارها بهنظر شما، هدف از سیاست جدید دانشگاه در قبال این تشکلها چه بود؟رویکرد دانشگاه برای پویایی فضای سیاسی دانشجویی، در ابتدا معطوف به احیای تشکلهای قدیمی بود. اما به هر دلیلی، این رویکرد تغییر کرد و دانشگاه تصمیم گرفت که نهادهای سیاسی دانشجویی ذیل تشکلهای تابلودار ساماندهی شوند [تشکلهای تابلودار، تشکلهایی با عنوان واحد در سراسر کشور مثل «انجمن اسلامی» یا «جامعه اسلامی» هستند که با پسوند نامِ دانشگاه، از یکدیگر تفکیک میشوند]. با این روش، کنترل تشکلها آسانتر است؛ زیرا همگی زیرمجموعه اتحادیههای مشخصی خواهند بود. در آن برهه، بسیاری از تشکلها فعالیت غیروابسته و بدون رنگ و بوی جناحی داشتند و با تعریف شدن بهعنوان زیرمجموعه یک تشکل با خط فکری ثابت مخالفت میکردند؛ اما در نهایت، این دانشگاه بود که توانست اراده خود را حاکم کند.
آسیب تشکلهای جناحی آیا این فرآیند، در تضاد با دیدگاه رهبری در رابطه با «پرهیز از نگاه جناحی، سیاسیکاری و تبدیل دانشگاه به باشگاه احزاب» نبود؟بله! بهنظر میرسد با سخن مقام معظم رهبری مغایرت داشت. البته باید توجه داشت که تشکلهای تابلودار، بهصورت زبانی اعلام میکنند که گرایش جناحی ندارند. اما در عمل -برای مثال زمان انتخابات- دقیقاً از نامزدهای جناح مشخصی حمایت کرده و متصل به جناحها میشوند.
در کشورهای توسعهیافته، احزاب با مانیفست و تشکیلات مشخصی فعالیت دارند که تعداد آنها هم محدود است در برابر عملکردشان پاسخگو هستند. اما در شرایطی که در کشورها ما هرگاه چند نفر اراده کنند میتوانند با فراهم کردن سادهترین شرایط، حزبِ خود را تأسیس کنند، گرایش دانشگاه به این احزاب و جریانهای غیرپاسخگو، هم دانشگاه و هم دانشجویان را دچار آسیب میکند. فضای دانشجویی، باید بدون وابستگی سیاسی باشد و دانشجو آزادانه بتواند فعالیت و کسب تجربه کند.
چه شرایطی باید فراهم میشد تا استراتژی دانشگاه در یکدستسازی تشکلها ذیل چند تابلوی مشخص، بتواند به موفقیت برسد؟این رویکرد زمانی خوب بود که دانشگاه میتوانست تمامی گرایشها و سلایق را پوشش دهد. هدف اصلی این سیاستها، گذر دادنِ نسلی تشکلها با فشار دانشگاه بود. درحالی که گذر نسلی باید در خود تشکل انجام شود. چهطور میشود به اجبار، گذر نسلی را محقق کرد؟! اصرار دانشگاه بر این موضوع و بیتوجهی به لزوم پرورش نسل در بطن خود تشکلها، باعث شد این نهادها هماکنون در «کما» باشند و پس از گذر چندین سال هنوز دانشگاه نمیتواند آنها را احیا کند.
تشدید انقطاع نسلی سهم پاندمی کرونا را در این تحولات چهقدر برجسته میدانید؟اتفاقاً دلیل کاهش کیفیت رویدادهای دانشگاهی پس از پایان پاندمی کرونا، هم به زعم من بیتوجهی به نسلسازی اصولی در بطن تشکلها بود. معدود نهادهای دانشجویی که توانستند علیرغم این چالشها، بعد از کرونا هم زنده بمانند، دقیقاً همان نهادهایی بودند که پرورش نسل را به هر ترتیبی دنبال کردند. ولی آن دسته از تشکلها که درگیر تغییر سیاستهای فرهنگی دانشگاه شدند و از این مقوله غافل ماندند، بعدها سطح فعالیتهای سیاسی و فرهنگی در دانشگاه را نیز همراه با افت خود، پایین کشیدند. مثل مشارکت در انتخابات همین امسال که تا لحظه آخر، هیچ تشکلی وارد میدان نشده بود!
با حذف تشکلهای قدیمی، تمامی تجهیزات و امکاناتی که طی سالها تلاش ادوار مختلف جمعآوری شده بود، متأسفانه و ناباورانه در بدنه اداری دانشگاه تقسیم شد و حتی دیگر راه احیای آنها نیز وجود نداشت. تشکلهای جدید هم با فقدان پشتوانه انسانی، تشکیلاتی و سختافزاری، قدرت کار کردن نداشتند. معتقدم اگر دانشگاه به جای رویکرد حذفی، فرصت میداد تا نسل جدید آهسته-آهسته وارد تشکلهای قدیمی شود، عمر این تشکلها اقلاً حداقل ۴ یا ۵ دوره تدوام پیدا میکرد و فضای سیاسی در دانشگاه پویا میماند.
این مشکلات، تا چه اندازه در دانشگاههای دولتی هم نمود دارد؟فضای تشکلها در دانشگاههای دولتی هم چالشهای خص خود را دارد. اما افت تشکلها در سطح دانشگاه آزاد بسیار جدیتر بوده است؛ زیرا دانشگاههای دولتی، قواعد و تشکیلات مشخصی را از دههها قبل پدید آورده بودند. دانشگاه آزاد سعی کرد از رویکرد دانشگاههای دولتی تقلید کند، اما در نهایت، تمامی اتحادیههای دانشجویی خود را هم از دست داد! بنابراین، هرچند تشکلها در دانشگاههای دولتی نسبت به دهه گذشته ضعیفتر شدهاند، اما فعالیت تشکلهای دانشگاه آزاد تقریباً متوقف شده است.
بازگشت تشکلها به دانشجویان آیا هنوز راهی برای احیای تشکلها وجود دارد؟بهنظر من، تشکل باید بیشتر سمت دانشجو باشد تا مسئولان! آسیب اصلی که در بسیاری از تشکلهای جدیدالتأسیس میبینیم، پشتیبانی از مسئولان شهر و دانشگاه بهجای پشتیبانی از دانشجویان است. متأسفانه ساختار طوری برنامهریزی شده که تشکلها و اتحادیهها برای تضمین دریافت بودجه و امتیازات، مجبور به جهتگیری بهسمت مسئولان دانشگاه هستند. باید این ساختار اصلاح شود، تا تشکلها اصالت خود را بازیابی کنند. باید تشکلهای دانشجویی بهسمت دانشجویان برگردند و البته مسئولان هم اگر قصد بازگشت پویایی سیاسی به دانشگاه را دارند، باید دست این تشکلها برای اجرای برنامههایشان بازتر بگذارند.
بهعنوان پرسش آخر، در صورت تداوم سیاستهای فعلی، چه دورنمایی برای فضای کنشگری دانشجویی میبینید؟ دولت و مسئولان کشوری، چه کاری میتوانند برای این تشکلها انجام دهند؟دولت اصلاً نیازی به ورود در تشکلهای دانشجویی ندارد. دولت اگر ظرفیتی دارد، باید آن را در جهت انجام وظایف ذاتیاش و تحقق وعدههایی که به مردم داده بهکار بگیرد! باید استقلال دانشگاه حفظ شود و تشکلها، در فضایی کاملاً دانشجویی احیا شوند. با حفظ روند موجود، مطمئن باشید دیگر جوان توانمند سیاسی در دانشگاه تربیت نخواهد شد و بعداً اگر یکی از آنها بخواهد مسئولیتی بگیرد، بهدلیل فقدان تجربه کافی و پختگی سیاسی، نمیتواند مسئولیت خود را به درستی انجام دهد. با فقدان تجربهاندوزی و شبکهسازی دانشجویی، مدیران میانی کشور در آینده، چهرههای ضعیفی خواهند بود که به اجبار انتخاب خواهند شد.
خبرنگار: علی سمیرمی
انتهای خبر/
کد خبر: 1227677 برچسبها تشکلهای دانشجویی بسیج دانشجویی اصفهان